انحراف جنسی یا مکانوفیلیا
مکانوفیلیا چیست؟
مکانوفیلیا (یا مکافیلیا) نوعی انحرلف جنسی است که در طول آن فرد تمایل دارد که با وسایل نقلیه مانند دوچرخه،موتور،هلی کوپتر ،کشتی یا هواپیما ارتباط جنسی برقرار کند.
مکانوفیلیا در بعضی کشورها به عنوان یک جرم در نظر گرفته می شود و مرتکبان به این جرم به عنوان “مجرمان جنسی” به حساب می آیند.
موتور سیکلت ها اغلب به عنوان اُبژه های جنسی برای کسانی که چنین فتیش هایی دارند محسوب می شوند.
مدتی پیش در پنسیلوانیا،زنی بود که مبتلا به مکانوفیلیا تشخیص داده شد.این زن علاقه و تمایل جنسی عجیبی نسبت به خودروها،موتورها،هواپیما و کشتی داشت.
گرچه به نظر خنده دار می آید اما این یک مسئله حقیقی است
تصور کنید که یک روز در ترافیک،پشت فرمان خودروی خود نشسته اید و فردی به شما نزدیک می شود و خودرو را بوسیده و بغل می کند.
مکانوفیلیا و فتیش های جنسی
خب دقیقا این همان چیزی است که دو هفته پیش در پنسیلوانیا رخ داد.
ظاهرا خودروهای سکسی و جذاب زیادی از کنار خانه این زن می گذشته اند و او را تحریک می کردند.
با پلیس تماس گرفته شد و در نهایت توانستند این زن را به دام بی اندازند.
هنگامی که او را یافتند در محوطه پارکینگ بود و در ذهن خود مشغول عشق بازی با ماشینش بود .
در نهایت او را به خانه اش بازگرداندند و به او یاد آوری کردند که وسط جاده رفتن خطرناک است و امنیت جانی خودش و دیگران را به خطر می اندازد.
هنگامی که پلیس و زن به خانه رسیدند،همه مشاهده کردند که زن به سمت خودروی نیسان خود دوید و آن را در آغوش گرفته وبوسید.
عده ای می گفتند که حتی برای خودروی خود یک اسم گذاشته بود و آن را “خرس هاسکی” صدا می کرد.
مشاهدان می گویند که در آن پارکینگ خودروی دیگری نیز بود که برای آن زن جذابیتی نداشت و مدام او را دعوا می کرد.
البته آن زن تحت تعقیب جنایی قرار نگرفت اما دیدن این رفتارها،روان شناسان را بر این داشت که بر روی این زن تحقیق کنند.
در نهایت متوجه شدند که او دچار نوعی فتیش است که در طول آن نسبت به وسایل نقلیه تمایل جنسی پیدا می کند.
اُبجکتوفیلیا یا شی ء گرایی
“هیچ کسی در دنیا وجود نداشت که داریو موندی(یک بیمار دیگر مبتلا به مکانوفیلیا) بیش از خودرویش به آن علاقه داشته باشد.
در ذهن او هیچ چیز زیباتر از منحنی های جذاب این خودرو نبود.
و به نظرش تمام روابط عاشقانه اش با دوست دختران سابقش، به اندازه نیمی از این ارتباط با این خودرو جذاب و خواستنی نبود.
گرچه مردان زیادی وجود دارند که ماشین هایشان را دوست دارند اما داریو موندی به راستی دیوانه وار خودرویش را ستایش می کرد .
او در زندگی جنسی اش هیچ کس به این اندازه او را راضی نکرده بود.
روان شناسان بیشتر معتقد بودند که داریو بیش از آن که به مکانوفیلیا مبتلا باشد،دچار اُبجکتوفیلیا (شی ء گرایی) شده است.
اُبجکتوفیلیا نوعی فتیش است که در طول آن فرد نسبت به برخی چیزها یا ساختارها علاقه رمانتیک یا جنسی پیدا می کند.
دانشمندان مدعی هستند که این گونه افراد در طول زندگی کمتر با انسان های دیگر ارتباط جنسی داشته اند و عاطفه و احساسی شدید نسبت به اشیاء دارند.
برخلاف فتیش های جنسی،در این نوع از تمایل جنسی فرد مبتلا آن شی را به چشم یک شریک جنسی برابر می بیند .
و تنها برای ارضای تمایلات جنسی خود از آن ها استفاده نمی کند.
برخی از افراد مبتلا به اُبجکتوفیلیا حتی معتقدند که شی مورد علاقه آن ها به تمایلات جنسی و عاطفی شان واکنش نشان می دهد و به همان اندازه آن ها را دوست دارد.
داریو دو سال پس از خرید یک جگوار عاشق آن شد.
پیش از این داریو رابطه عاطفی شدیدی را با لیموزین دست دوم خود برقرار کرده بود و همین موجب گشته بود که احساسات عجیب و تمایلات غریب جنسی در او رشد کنند.
با این حال، داریو نمی توانست فانتزی های جنسی خود در رابطه با ماشین ها را کنار بگذارد.
اشتیاق او به جگوارش به گونه ای شده بود که هر روز و پس از پایان ساعت کاری شتابان به پارکینگ می رفت و با این خودرو عشق بازی میکرد .
و در نهایت متوجه شد که دیگر نمی تواند این مسئله را از اشنایان و خانواده اش پنهان کند.
داریو از دریافت کمک های روان شناسی خودداری می کرد چرا که معتقد بود از ارتباط با این خودرو به قدر کافی لذت می برد و نیازی به شخص دیگر ندارد.
این قبیل احساسات پیچیده و عاشقانه نسبت به ماشین ها تحت تاثیر مدرنیسم به وجود آمد .
روان شناسان بر این باورند که خلاء عاطفی موجود در زندگی انسان مدرن موجب شده است که به طور ناخودآگاه در برخی از آنان این تمایلات جنسی رشد پیدا کنند.